واژه «مد» واژهای فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی طرز، اسلوب، عادت، شیوه، سلیقه، روش، رسم، و باب روز آمده است.
Mode از ریشه لاتین Modus گرفته شده است. این واژه، پس از جنگ جهانی اول، به دنبال نفوذ تمدن غرب، وارد زبان فارسی شد.
* «فرهنگ دهخدا» مد را اینگونه تعریف میکند: لغتی فرانسوی به معنی روش و طریقه موقت که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره… را تنظیم میکند.
شیوه متداول و باب زمان در شئون زندگی اجتماعی را مد گویند. در زبان انگلیسی اصطلاح fashion برای مد به کار میرود و تقریباً همان تعاریفی که برای مد در زبان فارسی و فرانسه آورده شد؛ در ذیل واژه fashion نیز به کار میرود. «روشی برای لباس پوشیدن، رفتارکردن، دکوراسیون یا یک علاقه که مد نظر قرار میگیرد.
*«دایـره المـعارف تطبـیقی علـوم اجـتماعی» هم مـد را ایـنگـونه تـعریف میکند: شیوههای نسبتاً زودگذر کنش در آرایش شخصی یا طرز گفتار و بسیاری دیگر از رفتارها.
«تفاوت مد با رسم» در آن است که، خلاف رسم که دوام و دیرپایی ویژگی آن است، تازهتر محسوب میشود و تبعیت از آن بیشتر به خاطر تازگی آن است.
*در «جامعه شناسی»، به رفتار جمعی نوظهوری که به قدر رسم اجتماعی تثبیت نشده باشد، مد اجتماعی میگویند.
«مد» به عنوان پدیدهای اجتماعی مختص جامعه و فرهنگ خاصی نیست و پیدایش و افول مد، پنج مرحله شامل میشود: آفرینش / معرفی مد / تبلیغ مد / تولید انبوه / تقاضای مد جدید. بهرهبرداری نظام سرمایهداری از رواج مد، منجر به تغییرات فرهنگی ـ اجتماعی در کشورهای مخاطب میشود.
علل گرایش زنان به «مد» از رویکردهای مختلفی قابل تبیین است. در «دیدگاه روانشناسی» نیاز انسانها به خودنمایی و زیبایی زمینه مدگرایی را فراهم میسازد. بر مبنای دیدگاه «جامعه شناختی»، مقولاتی چون الگو و فرهنگ مصرف، سبک زندگی، رهبران مد و بدن، آگاهی، در تبیین گرایش به مد مطرح میشود.
بی تردید پدیده مد با «طبقه اقتصادی ـ اجتماعی افراد»، «نقش رسانههای جمعی»، «فرآیند جهانیسازی» و «نظام سرمایهداری» مرتبط است. برخی «رضاخان» را بنیانگذار مدگرایی در ایران و تقلید از غرب میدانند و عدهای نیز معتقدند اولین محصلان ایرانی که در «دوره قاجار» برای تحصیل به اروپا سفر کردند، «مد» را به ایران آوردهاند.
علی گرانمایه پور، درباره تاریخچه مد در ایران میگوید: تاریخچه مد در ایران به دربار قاجار میرسد. البته در آن زمان مدهای اروپا به خصوص فرانسه فقط در دربار مشاهده میشد اما در دوره رضاخان تجدد و مدگرایی به مردم عادی هم تسری پیدا کرد و با ایجاد مغازههای خیابان جمهوری و شکلگیری طبقه متوسط ایرانی بحث مد داغتر شد و «هیپیگری» اولین مدی بود که جوانان ایرانی از غرب اقتباس کردند.
از دوره کلاهشاپو و سبیل داگلاسی تا خط ریش سوزنی و ریش لنگری راه درازی در عرصه مد و عرضه کالاهای زیبایی، آرایشی و بهداشتی طی شده است.
براساس اطلاعات موجود در ایران، آقایان پیشگامان مدگرایی بودهاند، آنها که در دوران قاجار و سالهای اولیه حکومت رضاخان مجال بیشتری برای استفاده از مدلهای غربی و آراستن ظاهر خود داشتند، در سالهای بعد کمکم عرصه را به خانمها واگذار کردند.
رونق گرفتن تجارت فرا مرزی، افزایش تولید و خدمات، افزایش تقاضای مصرف کنندگان، به وجود آمدن رفاه نسبی در زندگی طبقه متوسط، انسانها را به سوی ظاهر آراسته و توجه بیشتر به ظواهر زندگی سوق داد.
در عصر ارتباطات و رسانههای برونمرزی، دنیای بیانتهای تبلیغات، چرخه تولید و مصرف را چنان گسترش داده است که به دنبال آن خیابانهای تهران پر میشود از لباسهای زرد، سبز، نارنجی و قرمز، کفشهای هری پاتری، شلوارهای کوتاه، کرکرهای، مانتوهای آستین کوتاه، بلوزهای تنگ، موی تن تنی و تیفوسی، رنگ موهای فانتزی.